در هیچ برههای از آموزش در ایران- حتی در دانشگاهها- به دانشآموزان یا دانشجویان درسی درباره نوشتن- هیچ نوعی از نوشتن- داده نمیشود. این بهنظر من اکنون، نه تنها موجب عصبانیت بلکه حتی ترسناک است. بیشترین کاری که در مدرسه کردهایم همان انشاهای مزخرف است که نه قبلش توضیحی به شما دادهاند که چهطور بنویسید و نه بعدش به شما میگویند انشایتان چرا خوب یا چرا بد بود یا چهطور بهترش کنید!
عواقب این را بهخصوص من که با دانشجویان بالغ- به واسطه تدریس انگلیسی- سروکار دارم، خیلی دیدهام. حتی سادهترین مسائل برای دانشجویان جا نیفتاده است. بارها باید برایشان توضیح بدهم وقتی موضوع writing درباره مثلاً آنست که «یک شهر ایران را برای یک توریست فرضی توصیف کنید»، نباید از معرفی خودتان و اینکه مثلاً چند سالتان است و در دانشگاه چه خواندهاید شروع کنید، چون بیربط است!
از طرفی، اکثریت نوشتهها، شکل و شمایل خاصی دارند که در نوشتن آنها باید پیروی شوند. فرض کنید میخواهید یک نامه رسمی به رئیس یک اداره بنویسید: چهطور شروع میکنید؟ چگونه خطاب میدهید؟ آیا حالواحوالپرسی لازم است؟ مطلب اصلی را چهطور مطرح میکنید؟ چهطور نامه را پایان میدهید؟ مطمئنم که موافقید که اکثریت ایرانیان حتی تحصیلکردهها وقتی ضمن مسائل اداریشان با این دستور کارمند اداره که «باید کتباً درخواست کنید» یا «باید نامه بنویسید» مواجه میشوند، کمی هول میکنند و معمولاً دنبال همان کارمند راه میافتند که «میشود لطف کنید خودتان بنویسید؟!».
اما آیا این بدان معنیست که ما ایرانیها بیاستعداد و بیسوادیم؟ خیر. خیلی زیاد با چنین جوابی مخالفم. مساله آنست که نوشتن تماماً یک امر منوط به استعداد نیست و مهمترین قسمت آن، که همان شالوده کار است، کاملاً اکتسابیست: بدین معنی که باید یاد بگیرید: باید به شما بیاموزند!
با گفتن این حرفها حال فکر کنید چه حالی به من دست داد وقتی حین جستجو برای کتابهای انشا و آموزش اصول نوشتن و… به فارسی در اینترنت (به دنبال ارزیابی مطالب موجود بودم) با این خبر مواجه شدم که درس اصول نگارش کلاً در حال حذف از برنامه درسی مدرسهها است و زبان فارسی آموختن مردم قرار است به زودی محدود شود به همان ادبیات فارسی و دستور زبان! (برای دیدن خبر اینجا و برای دیدن خبر تکذیب آن اینجا را ببینید) برای لحظهای آدم احساس ترس میکند از زندگی میان مردمی که هیچ یک بلد نیستند «بنویسند» (بخوانید: تولید کنند، نقد کنند، تحلیل کنند). آیا اینها تصادفیست؟
بگذریم. وارد این جنبه داستان نمیخواهم شوم. برگردیم به موضوع اصلی: چهطور نوشتن را بیاموزیم و چهطور ترس از آن را از میان بر داریم. این خصوصاً برای دانشجویان- در هر مقطعی که باشند- واجب است.
من همیشه ادبیات را دوست داشتهام و نوشتن هم برایم جذّاب بوده، ولی حقیقت آنست که در ضمن یادگیری انگلیسی بود که آموختم شکل نامه چگونه است و بعدها اینکه یک مقاله را چگونه مینویسند و... . هنوز هم وقتی نیاز به کمک برای چگونه مقاله نوشتن دارم، اولین و مفیدترین منابعم مطالبیست که نوشتن مقاله به زبان انگلیسی را میآموزد.
البته اعتقاد دارم خصوصاً چیزی مثل یک مقاله essay که پایاننامه dissertation همان شکل طولانیتر آنست، از زبانی به زبان دیگر چندان تفاوت شکلی ندارد: سه قسمت اصلی، لزوم به چالش کشیدن حتی کوچکترین مطالب و بحث برای جواب به آنها و پیشنهاد برای راهها و توضیحات جدید در هر مقاله به هر زبانی باید رعایت شود.
به نظر من ترس از نوشتن موهوم است و خیلی ساده با یادگیری اصول نوشتن- و برای دانشجویان، اصول مقاله نویسی- قابل رفع است. ضمناً خاطرنشان کنم که اصول مقاله نویسی بحثیست کاملاً جدا از اصول تحقیق کردن! این تمایز در دانشگاهی که در ایران در آن درس خواندم به من آموخته نشد؛ گویی اگر تحقیق کردن و به عبارتی جستجو در منابع موجود کتابخانهای!! و فیشنویسی را بیاموزی دیگر مشکلی با نوشتن و تنظیم مقالهات نداری! که آموزهایست بسیار غلط و حتی برعکس آنچه واقعیت دارد. به نظر من دانستن اصول مقالهنویسی در نوشتن یک مقاله، بسیار مهمتر از هر چیز دیگریست.
ما در ایران فقط شعار میدهیم و حرف کلی میزنیم. ولی راه عملی چه؟ من برایتان شعار دادم که به ما یاد ندادهاند و باید خودمان یاد بگیریم تا ترسمان بریزد و غیره و غیره! ولی اکنون همچنین اضافه میکنم که یک کار ممکن برای اینکه پا در این راه بگذارید، چیست. البته این پیشنهاد را خود روزی در یک ایمیل سراسری (ایمیلی که به همه دانشجویان دانشگاه در همه رشتهها فرستاده شود) در سرویس ایمیل دانشگاهیام دریافت کردم؛ که این خود یعنی آکادمیکهای دانشگاههای انگلستان نیز آن را به دانشجویان خود- خصوصاً دانشجویان لیسانس و آنها که هنوز در مقالهنویسی خبره نشدهاند- توصیه میکنند:
درباره ویکیپدیا چیزی شنیدهاید؟ خوب، توصیه آنست که تا جایی که میتوانید وقت بگذارید و برای تمرین مقالهنویسی در نوشتن مدخلهای ویکیپدیا مشارکت کنید!
|
لوگوی ویکیپدیای انگلیسی |
ویکیپدیا یک دائرةالمعارف برخط است که هرکسی میتواند آن را ویرایش کند. خصوصیت مهم ویکیپدیا آنست که مطالب موجود در آن کپیرایت نیست و تحت «مجوز مستندات آزاد گنو» و«مشترکات خلّاقانه» است (درباره این اجازه نامه- لیسانس- که یک مخلوق تحسینبرانگیز دنیایی است که در آن کپیرایت از آثار پدیدآورندگان ادبی و هنری حمایت میکند، بعداً بیشتر مینویسم). این یعنی میتوانید با خیال راحت و بینیاز از کسب اجازه برای استفاده از مطلب، و تنها با قید منبع از مطالب آن استفاده کنید. البته این خود بدان معنیست که:
یک: اگر در ایجاد یا ویرایش نوشتهها مشارکت میکنید، باید دقت بسیار داشته باشید که از مطالب کپیرایت (نوشته کتابها یا عکسها و تصاویر تحت حمایت کپیرایت) حداقل به شکلی که قابل توجیه با دفاع «استفاده مجاز» نباشد، نمیتوانید استفاده کنید؛ و
دو: خود شما رضایت دادهاید که مطالی که در این وبگاه ایجاد یا ویرایش میکنید، کپیرایت نباشد و دیگران بتوانند بینیاز از کسب اجازه از شما از آنها استفاده کنند. (عاشق روحیه تساهل و تسامحی هستم که این قواعد مستلزم آنست و آن را به دنبال میآورد!)
- ایجاد یا ویرایش مطالب در ویکیپدیا چه فایدهای برای توانایی مقالهنویسی من دارد؟
اول:
در ویرایش ویکیپدیا به نهایت درجه ممکن، باید به شیوه علمی بنویسید. منظورم از علمی البته «تعریفشده» و «آکادمیک» است. اگر مطلبی تازه ایجاد میکنید باید یک شمایل مقالهمانند بدان بدهید. با یک مقدمه شروع کنید؛ بخشهای مختلفی را پیشبینی کنید؛ دقت کنید در نوشتن بخشها جزئی specific باشید و یا مثلاً در نوشتن مقدمه، نتیجهگیری نکنید یا وارد جزئیات نشوید؛ و سایر نکات ظریف که در مقالهنویسی اهمیت زیاد دارد.
دوم:
ویکیپدیا به شدت درباره منابع مطالب حساس است. هر ادعایی که میکنید، باید با منبع باشد. من خود ضمن خواندن مطالب بارها به این پیوند کوچک [citation needed] و یا همان «نیاز به ذکر منبع» برخورد کردهام. نتیجه آنست که اگر مطلبی بنویسید و بعد با چنان پیوندی مواجه شوید، میفهمید که نوشتهتان ضعف منبع دارد؛ و اگر بهطور مثال آن نوشته در واقع مقاله دانشگاهی شما میبود، متوجه میشدید نقطه ضعف آن کجا بوده است.
البته نکته بالا قابل نقد است به اینکه نوشتن یک مقاله دانشگاهی تنها گردآوری مطالب مربوط از منابع موجود نیست (این همان چیزیست که اول از همه باید به یک دانشجو آموزش داده شود و در ایران در هیچ برههای این کار صورت نمیگیرد!!)؛ بلکه مهمترین نکته مقاله، نظر خود نویسنده است: آیا شما چه پیشنهادی دارید؟ آیا شما چه نقدی وارد میآورید و چه پاسخی به انتقاد از نقد خود دارید؟ آیا شما به دنیای رشته خود چه مطلبی را اضافه و چه علمی را «تولید» کردهاید؟ آیا خواننده مقاله شما در کنار نشخوار آنچه قبلیها گفتهاند چه چیز تازهای میآموزد؟ و این یعنی شما باید نقد کنید و نظر دهید و از نظر خود دفاع کنید و آن را ثابت کنید.
ایراد ویکیپدیا برای مقصود ما- تمرین مقالهنویسی- به نظر من همین یکیست: اینکه شما نظر خود را نباید در ویرایش مطالب بگنجانید. در آموزشهای ویرایش و خودآموزها و نکات کمکی ویرایش ویکیپدیا که خود این وبگاه از کاربرانش میخواهد که آنها را مطالعه و رعایت کنند، به صراحت اشاره شده که مطالب باید بیطرفانه نوشته شود بهطوریکه خواننده با خواندن یک مدخل ویکیپدیا نباید به نظر نویسنده درباره آن مطلب پیبرد. البته باید گفت که این سیاست ویکیپدیا با توجه به اینکه یک دایرةالمعارف است و برای دادن اطلاعات، گردآوری شده و میشود- و نه تحلیل مطالب- کاملاً قابل توجیه است.
سوم:
این شاید بر توانایی مقالهنویسیتان تأثیر مستقیم نداشته باشد، لیکن یک تمرین عالی برای تقویت روحیه اکادمیک است که یک محقق بدان نیاز دارد: تحمل نقد!
در ویرایش ویکیپدیا قبلاً پذیرفتهاید که مطالب شما را سایر کاربران به بحث بگذرند و نقد کنند و اگر ایرادی در آن یافتند، ویرایش کنند و حتی حذف کنند. این نه تنها ظرفیت انتقادپذیری شما را بالا میبرد، بلکه از طرفی به مرور زمان به شما توانایی آن را میدهد که انتقادهای احتمالی را پیشاپیش در نظر گرفته و پیشبینی کنید و با توجه بدان، مطلبی را که برای انتقاد به آن جوابی ندارید، اصولاً وارد نکنید (= قویسازی مقاله) و یا اگر جوابی دارید، خود پیشاپیش آن انتقاد را در نوشتهتان مطرح کرده و پاسخ آن را بدهید (= بالابردن میزان بحثپذیری مقاله و توانایی آن در به چالش کشیدن نظریههای موجود و به عبارتی: argumentative شدن هرچه بیشتر مقاله).
این ایراد مطرح است که چون برای عضویت در ویکیپدیا پیششرطی وجود ندارد، ویرایش آن بدان معنیست که خود را در معرض انتقاد هر غیرمتخصّص ایرادگیری قرار میدهید. حقیقت آنست که هرچه تعداد مدخلها و تنوّع موضوعات بالاتر رود، احتمال اینکه افراد متخصّص یا علاقمند و دارای مطالعه در یک رشته، در خصوص رشتههای دیگر وقت برای بحث و انتقاد بگذارند، کمتر میشود. از طرفی، اگر تعداد کاربران فعّال، متخصّص و ویرایشگر (و نه تنها خواننده!) بیشتر شود، امکان اقناع سایر افراد غیرمتخصّص، در صفحه «بحث» هر مقاله، برای اثبات یک نکته تخصّصی، بالاتر میرود. شیوه ویرایش ویکیپدیا نیز چندان افسارگسیخته و بینظارت نیست. اگر مدیران ویکیپدیا -کاربران اصلی در هر زبان که نظارت بر مدخلهای جدید و اعمال سیاستهای ویکیپدیا در آن زبان را به عهده دارند- قانع شوند که انتقادی بیپایه و غیرقابلدفاع است، ویرایش بیشتر را محدود خواهند کرد و یا با سایر اقدامها جلوی ویرایشهای مغرضانه و غیرعلمی را خواهند گرفت.
با ویرایش ویکیپدیا در نوشتن مقاله به شیوه علمی و جزئی، در فنون بحث کردن و ارائه جزئیات و همچنین قواعد ذکر منبع و چگونگی نقلقول صحیح زبردست میشوید. ولی نباید از نظر دور داشته باشید که خودتان مستقلاً همچنان باید در خصوص توانایی نقد و تولید و ارائه نظر جدید به عنوان اصلی از مقالهنویسی جداگانه تمرین کنید و آن را از قلم نیاندازید.
از طرفی امکان انتقاد و به چالش کشیده شدن توسط دیگران، قدرت تحملپذیریتان را بالاتر برده و به مرور زمان در پیشبینی بحثهای ممکن کمکتان میکند.
این دلایلیست که ویکیپدیا را به محلی مناسب برای تمرین مقالهنویسی تبدیل میکند.
- کل این مطلب چه ربطی به کپیرایت دارد؟!
توصیه به مقالهنویسی در ویکیپدیا خود میتواند به درک عملی شما از چگونگی اعمال قوانین کپیرایت در استفاده و بازتولید یک اثر کمک کند؛ چون اگرچه قوانین ما در ایران کافی و بهروز نیست، اما وبگاه ویکیپدیا با استانداردهای وبگاه اصلی که امریکاییست مطالب را میسنجد.
نکته مهمتر آنکه با کمی جستجو در این وبگاه درمییابید که تعداد مدخلهای حقوقی و مخصوصاً درباره مالکیت فکری و کپیرایت، بسیار انگشتشمار و فقیرند و این برای وبگاهی که اکثراً دررابطه با هر موضوعی در هر زبانی جزو اولین نتایج جستجوست، شاید حیف باشد و شاید عرصه خوبی برای همه دانشجویان و محققان که از دانش خود به عموم فایدهای رسانند.
فکر میکنم علت آنکه با وجود تعداد بالای دانشگاهیان ایرانی در رشته حقوق، مدخلهای حقوقی ویکیپدیا هنوز چنین فقیرند، طبق معمول آن باشد که کسی این امکان را برای دانشجویان مطرح نکرده و به ذهن آنها نرسانده است. مدخلهای انگلیسی ویکیپدیا که در رده اول همه زبانها از نظر تعداد مدخلهاست، معمولاً بهدست دانشجویان انگلیسیزبان ایجاد و ویرایش میشوند. شما هم اگر دانشجو هستید و مایل به پیشرفت در نوشتن، ویکیپدیا را فراموش نکنید!
در پایان
در پایان مایلم اضافه کنم که مدتیست در جستجوی ایدههای ممکن برای تقویت توانایی نگارش ایرانیان و مخصوصاً دانشجویان هستم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید با تمام جستجوها حتی یک کتاب علمی و یا وبگاهی که مقالهنویسی را (حداقل در زمینه تخصّصی حقوق) آموزش دهد پیدا نکردم! البته حدس میزنم در دانشگاهها برای دانشجویان- البته به احتمال زیاد تنها برای دانشجویان کارشناسی ارشد و بالاتر- هر از گاهی، کارگروههایی درباره پایاننامهنویسی ترتیب بدهند؛ ولی این در مقایسه با آنچه یک فرد نیاز دارد که بداند تا بتواند- نه تنها برای پایاننامه بلکه برای ادامه حیات علمیاش پس از پایان مدرک- به نوشتن بپردازد، بسیار کم و غیرمفید است.
در این بین به نظرم آمد بهترین کار، هر از گاه گذاشتن ایدهها و نکتههای کمکی برای نوشتن مقاله در این وبلاگ است. پس اگر سؤالی دارید مطرح کنید. البته من خیلی هم مایل به ارتباط گرفتن با دانشجویان حقوق و مخصوصاً حقوق مالکیت فکری هستم و حتی آماده کمک و یا دادن فیدبک به آنها در نوشتن مقالات و پایاننامههایشان. اگر سؤالاتی هست که مایلید درباره آنها کمکی اضافه بر کمک استادان خود، داشته باشید با من تماس بگیرید!