Tuesday 27 September 2011

همه چیز را به گردن نبود قانون کپی‌رایت نیاندازید!


مدتی‌ست در اینترنت به دنبال هرآنچه که مربوط به کپی‌رایت در معماری می‌شود، افتاده‌ام. این مقوله‌ایست که در یک سال فوق‌لیسانس هیچ‌کاری درباره‌اش نکردیم و هیچ‌چیز درباره‌اش نخواندیم و اکنون همچون یک موضوع به شدت تازه و وسوسه‌انگیز برق در چشمهایم می‌اندازد! در کمال تعجب من (البته گفتم که هیچ مطالعه‌ای در این باب نداشته‌ام!) فهمیدم به موجب حمایت کپی‌رایت از یک اثر معماری، تنها ساخت یک اثر کاملاً شبیه به آن نیست که محدود می‌شود -اگرچه در همین هم بحث است- بلکه مسائلی همچون گرفتن عکس یا تصویرسازی از بنا -که در صورت تجاری بودن عکس یا تصویر نیاز به کسب اجازه از پدیدآورنده اثر معماری دارد- و یا محدودیت در امکان نوسازی و تعمیرات بنا و وارد کردن تغییرات در شکل و نقشه اولیه هم مطرح است و بسیاری دیگر. که خود همگی بسیار هیجان‌انگیز می‌نماید. به نظر می‌رسد از پتانسیل چنین قوانینی می‌توان حتی در بحث حمایت از میراث فرهنگی هم استفاده کرد؛ اگرچه اجازه دهید وارد بحث نشوم که خود هنوز چندان در جزئیات مسلط نیستم!

غرض اما از شروع این بحث این خبر بود که در حین کنکاش در اینترنت این‌بار با واژگان کلیدی فارسی -چون اکثر مطالب در این زمینه به زبان‌های غیرفارسی هستند- بدان برخوردم که بحث نبود قانون کپی‌رایت را در ساختمان‌سازی مطرح کرده است. اینطور که پیداست مجری یک طرح ساختمان‌سازی دست به خلاقیت‌هایی در ساخت قطعات پیش‌ساخته مورد استفاده در ساختمان زده و این طرح‌ها -چنانکه البته برای هیچ‌یک از ما دیگر غافلگیرکننده نیست!- مورد الگوبرداری و استفاده بدون اجازه از خالق آن سازه‌ها قرار گرفته است. در خبر، شکوه این مدیر شرکت ساختمانی را داریم که نیاز به قانون کپی‌رایت است تا این اتفاقات نیفتد.

در بررسی این نظر دو مساله را باید مورد توجه قرار داد:


۱. آیا نبود قانون کپی‌رایت باید سبب شود که دست بر دست بگذاریم که محصول خلاقیت‌ها و ابتکارات‌مان مورد کپی‌برداری بدون اجازه قرار گیرد؟ آیا برای حمایت از آن‌ها هیچ راه جایگزینی نیست یا نمی‌تواند ابتکار زده شود؟ و ۲. آیا حتی در کشورهایی که قوانین کپی‌رایت حتی قوی دارند، حمایت از هرگونه خلاقیتی با ابزار کپی‌رایت صورت می‌گیرد؟

برای حمایت از خلاقیت‌ها ابزارهای مختلفی داریم که همگی زیر عنوان مالکیت فکری بحث می‌شوند. کپی‌رایت تنها یکی از آنهاست. از جزئیات سازه‌های مورد اشاره در خبر چیزی گفته نشده ولی در همین کلیّت هم می‌توان تصور کرد که حمایت از آن‌ها می‌تواند بسته به مورد با استفاده از حمایت قانون از طرح‌های صنعتی یا با ثبت آن به عنوان اختراع یا حتی به عنوان علامت تجاری ممکن شود. اگر هیچ‌یک از این‌ها مورد پسند پدیدآورنده نباشد -خصوصاً با توجه به مقیّد بودن این حمایت‌ها به دوره‌های زمانی ۱۰ یا ۲۰ ساله و نه بیشتر- وی حتی می‌تواند از طریق بستن قراردادهای حفظ اسرار تجاری از لو رفتن ایده‌های خلاقانه خود پیشگیری کند. در‌واقع در عمل، چنین طرح‌هایی از طریق آمیزه‌ای از این روش‌ها مورد حمایت قرار می‌گیرند، به نحوی که با استفاده از تمام این ابزارها، هر یک از جنبه‌ای از اثر حمایت می‌کنند. جنبه تکنیکی آن با ثبت به عنوان اختراع، ظاهر آن با ثبت به عنوان علامت تجاری و نقشه توضیحی چگونگی ساخت هم می‌تواند تحت عنوان طرح صنعتی مورد حمایت قرار گیرد. کپی‌رایت ابزار این رشته حقوق است تنها برای حمایت از جنبه‌های هنری یک آفرینه و می‌توان گفت که این جنبه‌ هم در سازه مطرح در خبر، حتی اگر اصولاً موجود باشد، جنبه غالب اثر نیست.

رشته مالکیت فکری را می‌توان به یک جعبه ابزار تشبیه کرد که آن را باز می‌کنید و به فراخور نیاز از ابزارهای مختلف موجود در آن استفاده می‌کنید. استفاده از یکی به معنی غیرممکن ساختن استفاده از دیگری نیست و می‌توان از همه آن‌ها در آن واحد استفاده کرد -اگرچه این در بررسی مورد به مورد پرونده‌ها می‌تواند استثنائاتی هم داشته باشد. مهم آنست که نپنداریم حمایت را تنها با استفاده از یک ابزار می‌توان و باید فراهم آورد. این خصوصاً برای ما در ایران مهم است که کلاً از ابزار کپی‌رایت محرومیم و این محرومیت باید با خلاقیت در استفاده از سایر ابزارها جبران گردد و جنبه مثبت داستان ما هم آنست که سایر ابزار با قوانین نسبتاً جدید و قابل بهره‌برداری در نظام حقوقی ما فراهم شده است.

آنچه اما نبودش حتی بیشتر از نبود قانون کپی‌رایت در ایران در چشم می‌آید روحیه پیش‌بینی واقعه قبل از رخداد و مسوولیت‌پذیری درباره آفریده‌هایمان است. این واضح است که آثار خلاقانه در ایران به سهل‌ترین روش و در کوتاه‌ترین زمان کپی می‌شوند، پس نیاز است که این روحیه تقویت شود که قبل از تولید انبوه و تجاری و چه بسا حتی قبل از رونمایی آثار به عموم حتی در مکانی مانند یک نمایشگاه صنعتی، فکری به حال احتمال کپی‌برداری بدون اجازه آن‌ها بکنیم. در همه جای دنیا پدیدآورندگان آثار خلاقانه با آگاهی از پتانسیل مالی موجود در کوچک‌ترین خلاقیت‌های خود، در اولین قدم پس از خلق اثر، به مشاوره با وکیلی متخصص در این امور پرداخته و بهترین راه یا راه‌های حمایت از اثر خود را بررسی کرده و عملی می‌نمایند. چرا ما در ایران انتظار داریم مردم خود خوب باشند و کپی نکنند یا حکومت همچون قیّمی به محافظت از ما بپردازد و خود قبل از کپی‌شدن و دزدیده‌شدن خلاقیت‌ها چاره‌ای برای پیشگیری از این وضع نمی‌اندیشیم؟

Saturday 24 September 2011

پاسخ به چند سوال


از سؤالاتی که چندی پیش دریافت کردم تعدادی باقی‌ مانده بود که نتوانستم در قالب یک مقاله کلی برای پوشش همگی بدانها بپردازم؛ بنابراین به آن‌ها تک‌تک پاسخ داده و در اینجا قرار دادم.

من یک فیلم خریده‌ام. فیلم را برای یک هفته به دوستم می دهم تا نگاه کند. بعد به من برمی‌گرداند. آیا من کپی رایت را نقض کرده‌ام؟

- به هیچ عنوان! کپی‌رایت موجود در این فیلم از سوی شما به عنوان یک بیننده عادی تنها در صورتی قابل نقض است که سی‌دی را کپی‌کنید و به دوستتان بدهید. حتی بسیاری بر این عقیده‌اند (و این عقیده‌ایست قابل دفاع که بسته به نظام‌های مختلف حقوقی و شیوه‌ای که آن‌ها در قبال «استفاده مجاز از آثار کپی‌رایت» اتخاذ کرده‌اند می‌تواند متفاوت باشد) که حتی در صورت کپی، مادام که ۱. در حد وسیع کپی‌ و منتشر نکرده باشید و ۲. به فروش نرسانده باشید و به عبارتی استفاده اقتصادی از کپی کردن سی‌دی نبرده باشید، اقدام شما جزو قلمرو استفاده عادی از اثر است و حقی نقض نشده است.

نرم‌افزاری باگ دارد. من باگ را پیدا می‌کنم و از آن برای استفاده نامحدود از نرم‌افزار استفاده می‌کنم؛ ولی به شخصه خودم به سازنده اطلاع میدهم. اگر از این باگ استفاده کنم، کپی‌رایت را نقض کرده‌ام؟

- به نظر می‌رسد اگر آن نرم‌افزار را به طور قانونی تهیه کرده باشید (نسخه اصل را خریداری کرده باشید) هیچ ایرادی به کار شما وارد نباشد و این شرکت نرم‌افزاری است که باید بکوشد باگ را در نسخه‌های بعدی رفع کند و یا زرنگ باشد و توامان با این اقدام، نسخه‌های موجود در بازار را که باگ دارند هرچه زورتر جمع‌آوری کند. اقدام شما حتی اگر به خود شرکت اطلاعی ندهید در خصوص وجود باگ به نظر به هیچ روی ناقض حقوق کسی نیست.

قانون کپی‌رایت استثنا هم دارد؟ یعنی می‌توان در حالاتی از نرم‌افزار کرک شده استفاده کرد؟

-البته قانون کپی‌رایت استثناء دارد ولی اینکه نرم‌افزاری که پولی است (یعنی اوپن‌سورس نیست) را کرک کرد که بتوان بدون نیاز به خریداری آن به طور کامل و نامحدود (یعنی نه به صورت امتحانی و ترایال ورژن) از آن استفاده کرد به خوبی مصداق نقض کپی‌رایت آن نرم‌افزار است. البته در نظر هم داشته باشید که متأسفانه مردم ایران از طرفی به دلیل عضو نبودن ایران در هیچ پیمان بین‌المللی در زمینه کپی‌رایت و از طرفی به دلیل مناقشات و سپس تحریم‌های سیاسی فراوان حکومت ایران از سوی کشورهایی که حرف اول را در صنعت نرم‌افزار دنیا می‌زنند (عمدتاً اروپا و آمریکا) تا حد زیادی از دسترسی به نرم‌افزارهای اصل محرومند و در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مادام که دسترسی به نسخه اصل فراهم نیست از مردم انتظار رعایت حقوق را داشت. البته تا جایی که بنده اطلاع دارم نسخه‌های اصل بسیاری برنامه‌ها -ازجمله تعدادی از آنتی‌ویروس‌ها- اکنون در ایران هم یافت می‌شود که در این‌صورت باید همان نسخه اصل را تهیه کرد. لیکن باز هم بحث اولیه باقی می‌ماند که حتی در این صورت هم اگر کسی نسخه غیرقانونی را تهیه کرد به دلیل اینکه ایران عضو پیمان بین‌المللی نیست و از لحاظ نظری تعهدی بر دوش نگرفته است، پس این اقدام هم نقض قانون نیست. فراموش نکنید که شما در داخل ایران تنها می‌توانید قانون کشور خودتان را نقض کنید و قانون کشور مثلاً ایالات متحده در ایران اجرا نمی‌شود، پس اگر ایران در این زمینه قانون نداشته باشد و آن را نقض حقوق تلقی نکرده باشد شما هم قانونی را نشکسته‌اید! البته باز هم دقت داشته باشید که حرف در اینجا بر سر نرم‌افزارهای تولید خارج است و برای نرم‌افزارهای تولید داخل ایران ما قانون به روز و تا جایی که بنده اطلاع دارم نسبتاً خوب و جامعی را داریم.

شرکت های ایرانی قاعدتاً فیلم های خارجی را که دوبله و وارد بازار می کنند باید خریداری کرده باشند، اما خب سانسورش هم می‌کنند! می‌شود من یک نسخه دوبله بخرم و با این توجیه که بابت فیلم پول داده‌ام، بروم و یک نسخه کپی دی‌وی‌دی هم از سر کوچه بخرم و نگاه کنم؟

کپی‌رایت ابزاری‌ست برای حمایت از حقوق پدیدآورنده یک اثر. اما این نباید سبب شود حقوق مصرف‌کننده را فراموش کنیم. در‌واقع در همه جای دنیا و خصوصاً در نظام‌های بازار آزاد و رقابتی، حقوق مصرف‌کننده چنان بدیهی، قوی و در همه‌حال حاضر است که در تعریف کپی‌رایت بدان اشاره‌ای نمی‌شود و آن را همچون یک پیش‌فرض قلمداد می‌کنند! در ایران اما با نبود بازار آزاد و اشکالات اساسی قانون‌گذاری و خلاء قانونی در زمینه حقوق مصرف‌کننده و حقوق رقابت، مردم عادی گاه فراموش می‌کنند که حق و حقوقی هم آنها دارند و تولید‌کنندگان و فروشندگان و دارندگان کپی‌رایت و غیره موظف به پوشش نیاز مردمند و مردم بدهکار این قشر نیستند که حتی علیرغم زیان خود و به هر قیمتی حقوق این قشر را رعایت کنند. تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان و دارندگان حقوق در قبال مردم موظفند که با ارائه محصول با کیفیت، مشتری خود را راضی نگاه‌ دارند به نحوی که مطمئن شوند مشتری اولاً نسخه اصل محصولات را تهیه می‌کند و ثانیاً این نسخه اصل را از آنان تهیه می‌کند و نه سایر ارائه‌‌دهندگان احتمالی و بعضاً غیرقانونی حاضر در بازار. پس اگر شرکتی ایرانی اقدام به خرید و انتشار قانونی یک فیلم نمود همچنین باید کیفیت این محصول خود را چنان قانع‌کننده فراهم آورد که مشتری ایرانی به دنبال نسخه دیگری نرود. این اما محتاج قوی‌تر شدن مولفه «رقابت» در بازار است که متأسفانه در ایران ما از این جهت بسیار می‌لنگیم! پاسخ به این سؤال به نظر چندوجهی می‌نماید. از طرفی کار شما قانونی‌ست چون بالاخره سی‌دی اصل را از آن شرکت تهیه کرده‌اید. اما از طرفی از کیفیت سی‌دی ناراضی هستید و می‌خواهید یک نسخه که به اعتقاد شما غیرقانونی‌ست را هم تهیه کنید تا این بی‌کیفیتی را جبران کند. از طرفی در کشور ما نه تنها قوانین قوی برای حمایت از کپی‌رایت وجود ندارد بلکه همان قوانین ضعیف هم از اجرایشان اطمینانی حاصل نمی‌شود. در این حالت اعتقاد من بر آنست که سیستم خود پذیرفته که لیاقت رعایت حقوق را ندارد! (چون از طرفی نسخه‌های با کیفیت فراهم نمی‌کند و از طرفی اجرای حقوق را هم پاسداری نمی‌کند و ضمانت‌اجراها تنها محدود به کلمات چاپ‌شده داخل کتاب قوانین مانده‌اند!) پس می‌توان گفت که این کار مشکل اخلاقی ندارد و مشکل قانونی هم اگر داشته باشد (که می‌توان دفاع کرد که ندارد!) جای نگرانی نیست، چون قانون اجرا نمی‌گردد! به نظر من مهم است که بدانیم در زمینه محصولات فرهنگی وارداتی شما با شهروند هر کشور دیگر که آن محصول را با نهایت کیفیت در دسترس دارد، هیچ فرقی ندارید و شما هم درست به همان اندازه محق هستید که از یک محصول با کیفیت قانع‌کننده برخوردار شوید و اگر دارنده حق که حق خود را به شرکتی ایرانی که اهمیتی به کیفیت محصولات نمی‌دهد، منتقل کرده است، باید پیه این را هم به تن بمالد که مخاطب ایرانی به سراغ نسخه‌های غیرقانونی خواهد رفت!