- اطلاعات کلی راجع به این پیمان
پیمان جهانی کپیرایت The Universal Copyright Convention که یکی از پیمانهای اصلی بینالمللی در حمایت از کپیرایت است، در سال ۱۹۵۲ در ژنو تصویب و در سال ۱۹۷۱ در پاریس مورد بازبینی قرار گرفت. تدوین این پیمان توسط سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سامان ملل (یونسکو) صورت گرفت.
لیست کامل ۱۰۰ کشور امضاکننده این پیمان را اینجا ببینید.
لیست کامل ۱۰۰ کشور امضاکننده این پیمان را اینجا ببینید.
- هدف از تهیه وتصویب این پیمان
آیزنهاور درحال امضای پیمان جهانی کپیرایت، نوامبر ۱۹۵۴ |
در طرف دیگر نیز آمریکا قرار داشت که برای پیوستن به پیمان برن میباید تغییرات گستردهای را در قوانین کپیرایت خود انجام میداد . به عنوان مثال برخلاف پیمان برن که حمایت کپیرایت را مشروط به هیچنوع ثبترسمی نمیداند، در قانون آمریکا برای برخورداری از حمایت کپیرایت اثر میبایست در کتابخانه کنگره ثبت میشد و نیز دائماً میبایست اطلاعیه کپیرایت بودن اثر بههمراه علامت کپیرایت © بر روی آن قرار میگرفت. البته آمریکا در سال ۱۹۸۹ به پیمان برن پیوست و قوانین کپیرایت خود را پیشاپیش هماهنگ با مفاد این پیمان نمود. به موجب قانون آمریکا اکنون تنها آثاری که پدیدآورندگان آن شهروند آمریکا بوده و آن آثار را برای نخستین بار در آمریکا منتشر میکنند، میباید برای حمایت کپیرایت، اثر خود را ثبت نمایند و آثار منتشرشده در خارج از آمریکا برای برخورداری از حمایت در آمریکا چنان فرض میشود که قبلاً ثبت شدهاند.
پیمان جهانی کپیرایت برای این دسته از کشورها که مایل به پیوستن به پیمان برن نبودند چه کرد:
پیمان جهانی کپیرایت مقرر داشت که حمایت کپیرایت حتی برای اتباع آندسته از کشورهایی که عضو اتحادیه پیمان برن نمیگردند، فراهم است. بدینترتیب حتی کشورهایی که در اتحادیه پیمان برن عضو بودند به این پیمان پیوستند تا حمایت کپیرایت از آثار اتباع خود در آندسته از کشورهای غیرعضو در پیمان برن را ممکن سازند.
- ارتباط این پیمان با پیمان برن
این پیمان ایدهآل کشورهایی بود که متمایل به برخورداری از فوائد یک نظام بینالمللی حمایت از مالکیت ادبی و هنری بودند ولی به هر دلیل، متمایل به پیوستن به پیمان برن نبودند.
در واقع تدوین این پیمان به صورتی بوده است که کشورها را برای پیوستن به پیمان برن آماده ساخته و به آنها مدتی زمان بدهد. و قصد آنکه در تقابل با این پیمان درآید و یا به صورت جایگزینی آماده برای پیمان برن باشد، در تدوین آن نبوده است؛ از همینروست که ماده ۱۷ این پیمان مقرر میدارد که این پیمان هیچ تاثیری بر مقررات پیمان برن ندارد؛ ضمیمه این پیمان حتی پا را فراتر گذاشته و مقرر داشته است که در صورتی که کشوری پس از اول ژانویه ۱۹۵۱ به قصد پیوستن به این پیمان از پیمان برن خارج شود، در کشورهای عضو اتحادیه برن دیگر از مزایای این پیمان (پیمان جهانی کپیرایت) برخوردار نخواهد شد و تنها از حمایت فراهم شده توسط این پیمان در کشورهای عضو پیمان جهانی کپیرایت فایده خواهد برد. به عبارتی در این پیمان امکان اینکه کشوری برای بهره بردن از تکلیف ضعیفتر به فراهم آوردن حمایت بینالمللی از آثار ادبی و هنری، تصمیم گیرد از پیمان برن جدا شده و به این پیمان بپیوندد، پیشبینی شده و با مقرر داشتن نکته مذکور در فوق، مجازات شده است.
در این پیمان شرایط انعطافپذیری برای کشورها در طی مسیر خود برای تطابق و تصویب مفاد پیمان برن در قوانین ملّیشان پیشبینی شده است و مقرر شده که در صورت ابهام در قانون ملّی کشوری، مفاد این پیمان در سایه قوانین ملی آن کشور تفسیر گردد.
- حمایتهای فراهم آمده در این پیمان
مطابق با این پیمان، کشورهای عضو موظف به فراهم آوردن همان حمایتی از پدیدآورندگان خارجی هستند که مطابق با قوانین ملّی خود برای اتباع خویش مقرر میدارند. مدت حمایت حداقل ۲۵ سال است و در اکثر موارد از ۲۵ سال بعد از فوت پدیدآورنده کمتر نمیشود. در مورد کارهای عکاسی و هنر کاربردی این حمایت حداقل ۱۰ سال است.
در کشورهایی که حمایت مستلزم ثبت است، به شرط آنکه آثار خارجی نشانه کپیرایت © و نام پدیدآورنده را بر روی خود داشته باشند، فرض بر آن میشود که آن اثر قبلاً در آن کشور ثبت شده و بنابراین برخوردار از حمایت میگردد.
حقوق اقتصادی پدیدآورنده از جمله حق بازتولید اثر، اجرا یا نمایش عمومی اثر به رسمیت شناخته شده و همچنین پدیدآورنده حق ترجمه آثار خود را دارد. در این پیمان همچنین استثنائاتی برای کشورهای جهان سوم نیز پیشبینی شده است.
- ایران
دلیل اصلی ایران از نپیوستن به پیمان برن آن بوده است که حمایت های فراهمآمده در پیمان برن بسیار قوی و مناسب کشورهای توسعه یافته است که عمدتاً صادرکننده اقلام فرهنگی خویشند، و ایران در مقام واردکننده این آثار بهتر است زیر تکلیف بینالمللی به حمایت از آنها قرار نگیرد؛ این دقیقاً دلیل تعدادی از کشورهای درحال توسعه برای توجیه بیمیلی خود به عضویت در پیمان برن بود. به نظر میرسد این پیمان جایگزین موقتی خوبی برای پیمان برن بوده است که سبب شود لااقل پدیدآورندگان ایرانی در بازار جهانی از حداقل حمایت کپیرایت از آثار خود بینصیب نمانند.
با این وجود،ایران به عضویت این پیمان هم در نیامده است. به نظر میرسد در میانه قرن بیستم که اکثریت کشورهای دنیا -حتی کشورهایی که از جهت آمار تولید اقلام فرهنگی وضعیتی مشابه ایران داشتهاند- در تکاپوی پیوستن به پیمان برن و یا حداقل یافتن جایگزینی برای آن برای مدتی که قدرت رقابت از جهت تولیدات فرهنگی را با کشورهای توسعهیافته بیابند، بودهاند، ایران به نحوی تاسفبار خود را از کلیه اینگونه نگرانیها بیرون کشیده و با بهانهای ساده که حمایت بینالمللی را نمیخواهد برای پدیدآورندگان خارجی فراهم آورد، پدیدآورندگان تبعه خود را نیز از برخورداری از این حداقل حقوق در کشورهای دیگر -چه عضو برن و چه عضو پیمان جهانی کپیرایت- محروم نموده است.
به نظر بنده دلیل این امر از دو حال خارج نیست یا مسوولین امور به شدت کوتاهی نمودهاند و حتی کوچکترین مطالعه و تحقیقی از این جهت که عضویت در این پیمانها چه فوائد و چه مضراتی دارد و آیا هیچ راهی برای تخفیف مضرات در کنار برخوردار نمودن پدیدآورندگان ایرانی از حمایت بینالمللی، وجود دارد، صورت ندادهاند (چه در اینصورت عضویت در این پیمان و یا حتی عضویت در پیمان برن با شرط برخورداری از امتیازات ویژه کشورهای درحالتوسعه که ایران به خوبی شرایط آن را داراست، و یا پذیرش مفاد آن با حق رزو- جالب آنکه کشورهای عضو اتحادیه برن میتوانند ده سال-به-ده سال بدون هیچ محدودیتی این حق رزوها را تمدید کنند!- تصمیم منطقیشان میبود)، و یا در نپیوستن به هیچ یک از این پیمانهای جهانی عمد و غرضی موجود بوده است، خصوصاً با توجه به نتایجی که سالیان پس از تکاپوی کشورها در دهه ۵۰ میلادی و بیتفاوتی ایران، اکنون به خوبی خود را رخ مینماید و در وضعیت نابسامان پدیدآورندگان ایرانی در احقاق حق خود چه در داخل کشور و چه در سایر کشورها از طرفی و در ترس سرمایهگذاران خارجی از شروع ارتباطات فرهنگی در ایران (از جمله برگزاری نمایشگاههای بینالمللی کتاب و نرمافزار -به معنی واقعی کلمه و با حضور نمایندگان ناشرین خارجی- یا ترجیح به نداشتن نمایندگی فروش -به معنی واقعی کلمه و نه مترادف با نمایندگی توزیع- در ایران) جلوه مینماید. {در رابطه با آثار نپیوستن به هیچ پیمان بینالمللی برای حمایت کپیرایت اینجا را هم بخوانید.}
جالب آنکه پیوستن ایران به هیچیک از پیمانهای بینالمللی حمایت از کپیرایت حتی در زمان رژیم سابق که ارتباطات گسترده و بسیار دوستانهای با جهان غرب داشت نیز میسر نگشت! و این خود داستانیست که مرا متمایل می کند فرض دوم را محتملتر بگیرم. به ویژه توجه به این نکته لازم است که ایران عضویت پیمان پاریس که از دو نوع دیگر خلاقیت -خلاقیتهای تجاری و خلاقیتهای صنعتی- حمایت مینماید را پذیرفته! گویی یاران غار ایران از میان کشورهای غربی (توسعهیافته و صنعتی) در دوره رژیم سابق، برای سرمایهگذاریهای تجاری و صنعتی خود در ایران برنامه داشته و مایل بودند ایران از این جهت با استانداردهای بهروز پیش آید، لیکن نوبت به سرماگذاریهای فرهنگی و پیشرفت هنر و ادب که رسیده (که امروزه جنبههایی از صنعتهای مختلف و از جمله مهمترین آنها صنعت تولیدات نرمافزاری نیز بدان اضافه شده است) عقبماندن ایران را وقعی نمینهادند و چه بسا تشویق نیز مینمودهاند!
- وضعیت این پیمان در زمان حاضر
اکثریت کشورها در حال حاضر یا عضویت پیمان برن را پذیرفته و قواعد آن را در قوانین ملّیشان پیاده نمودهاند و یا به عضویت سازمان جهانی تجارت WTO درآمده و در نتیجه قواعد تریپس TRIPS را پذیرفته و پیاده نمودهاند (اکثریت کشورها به عضویت هر دو در آمدهاند) و این هر دو حمایتی بیشتر و جامع تر از پیمان جهانی کپی رایت فراهم میآورد.
در نتیجه میتوان گفت این پیمان تقریباً به طور کامل اهمیت خود را از دست داده و بیشتر برای مطالعه تاریخ تلاش کشورها برای ایجاد یک نظام بینالمللی حمایت از مالکیت ادبی و هنری و نیز برای درک اهمیت پیمان برن و چگونگی رسیدن آن به این اهمیت در زمان حاضر مفید است.
آیا اکنون پیوستن ایران به این پیمان ایده خوبیست؟
خیر. ایران میتواند به خوبی از قابلیتها و امتیازات پیشبینی شده در پیمان برن بهره ببرد. و در هر حال اکنون تلاش جامعه علمی ایران بر تدوین قانونیست که کاملاً مطابق با پیمان برن باشد خصوصاً با توجه بدانکه پیمان برن حمایتهای حداقلی را مقرر داشته است و این کمترین استانداردهاییست که باید قبل از امکان پذیرفته شدن در سازمان جهانی تجارت WTO در کشور به وجود آید و بنابر این فایدهای در پذیرش حتی کمتر از این استانداردها با توجه به برنامه بلندمدت ایران برای عضویت در سازمان مذکور، قابل تصور نیست.
فایدهای که از مطالعه پیمان جهانی کپیرایت می توان برد پیبردن بدانست که ایران متاسفانه تا چه حد از قافله جهانی در حمایت از خلاقیتهای ادبی و هنری عقب افتاده است و از حدود بیش از ۵۰ سال پیش چه امکانات منطقی و مفیدی فراهم بوده که به کشور این امکان را میداده است که در عین برخوردار نمودن پدیدآورندگان ایرانی از حمایت بینالمللی از آثارشان، مدتی هم زمان خریده شود تا کشور از واردکننده اقلام فرهنگی به صادرکننده تبدیل شده یا حداقل تعادلی میان ایندو بیابد تا تکلیف بینالمللی به حمایت از پدیدآورندگان خارجی هم منطق و توجیه اقتصادی خود را بیابد، وضعیتی که اعتقاد دارم در حدود دو دهه است که در ایران تقریباً فراهم شده و با عدم عضویت ایران در هیچ پیمان بینالمللی برای حمایت از مالکیت ادبی و هنری، مدتهاست که تنها به ضرر هنرمندان، مولفان و پدیدآورندگان آثار خلاقانه ایرانی تمام میشود.
در نوشتن این مطلب از اینجا و اینجا کمک گرفته شد.
در نوشتن این مطلب از اینجا و اینجا کمک گرفته شد.
No comments:
Post a Comment